داشتم یکی از ویدیوهای Neil Patel را گوش میدادم. نِیل پَتل یک بازاریاب دیجیتال معروف است با اینکه خودش تقریباً آدم موفقی است ولی انگار از موقعیت خودش رضایت کامل نداشت و در حرفهایش خودش را با اطرافیانش مقایسه میکرد. دارایی او تقریباً ۱۰ میلیون دلار است ولی میگفت من دوستانی دارم که بیش از ۱۰ برابر من درآمد دارند.
با خودم فکر کردم اصلاً رسیدن به موفقیت، رضایت ایجاد میکند؟
با رسیدن به موفقیت خوشحالتر میشویم با برعکس حالمان بیشتر گرفته میشود؟
در رسیدن به موفقیت دو مسئله وجود دارد:
۱- رنج از دست دادن گزینههای دیگر: وقتی کسی به موفقیت میرسد در کنار شیرینی موفقیت رنج از دست دادن گزینهها بر دل او مینشیند. او میبیند که راههای دیگری وجود داشته که میتوانسته برود. مثلاً به جای کارآفرینی در صنعت الف میتوانسته در صنعت ب کارآفرین باشد. میتوانست به جای درآمد بیشتر زندگی شخصی و خانوادگی خود را بهتر کند.
برای کسی که هیچ قدمی برنداشته از دست دادن گزینهها معنی ندارد. او یک گزینه دارد و همان را انتخاب میکند. ولی برای فرد موفق گزینههایی وجود دارد که باید آنها را کنار بگذارد. همین رد کردن گزینهها برای خودش دردآور است. هر چه قدر فرد موفقتر باشد این حسرت بیشتر است.
۲- مقایسه با دیگران: ما معمولاً جایگاه دقیق خودمان را در جهان نمیدانیم برای اینکار سعی میکنیم خودمان را با دیگران مقایسه کنیم. اگر درآمد یا جایگاه ما از متوسط اطرافیانمان بیشتر بود حال خوبی پیدا میکنیم.
ولی مشکل برای فرد موفق این است که در هر مرحله کسانی هستند که بالاتر از او باشند و این هر نوع رضایتی را از بین میبرد.
وقتی من یک فرد معمولی هستم خودم و حقوقم را با همکارانم مقایسه میکنم ولی وقتی وزیر و وکیل هستم جایگاه خودم را با مدیران دیگر مقایسه میکنم.
رضایت زمانی حاصل میشود که من خودم را پاییندستم مقایسه کنم و بگویم چقدر وضعیت من از بقیه بهتر است ولی هیچ وقت این اتفاق نمیافتد.
به نظرم برای موفقیت نمیتوان پایانی متصور بود و ما هر چه قدر هم تلاش کنیم شاید موفقیت به دست آوریم ولی تضمینی وجود ندارد که حتماً راضیتر و خوشحالتر خواهیم شد.
علی عزیز سلام
اگر اشتباه نکنم غالب نوشته هایت را کماکان می خوانم.
مخصوصا نوشته هایت از کسب وکار پلتفرمی و محتوا و…
این نوشته چشمک می زد برای کامنت نوشتن فقط خواستم بگم :
در متمم هم یک پست نوشته شده بود این اواخر در مورد تعاریف اینها و انصافا همه دوستان کامنت های خوبی داشتن ولی خب از همه آنها می شد فهمید که این حتی معنای رضایت و موفقیت هم چندان برایمان دقیق نیست تا حتی تشخیص اینکه الان در کدام وضع هستیم ولی خوب حقیقتش فکر می کنم من خودم الان از نارضایتی ام ناراحت و در رنجم ولی طبق معیارها و گفته ها دوست و آشنا حداقل از نظر آنها موفق بوده ام حالا خودم را موفق بدانم یا ندانم اما مطمئنم که الان راضی نیستم.
علی راستی یکبار باید ازت خواهش کنم که یک سری به وبلاگ من بزنی ( بی زحمت) و اگر امکان داشت برایم یک تحلیل محتوایی و فنی بدهی اینکه می گم شاید چند روز دیگر باشد بخاطر اینکه می خوام یک مقدار روی بحث های استراتژی محتوا و سئو ی متمم و منابع دیگر کار کنم.
ممنون
سلام وحید ممنون از ابزار لطفت به مطالب من
واقعیتش، مثل خیلی از واژهها نمیشه موفقیت را به صورت کمّی تعریف کرد. ولی یک چیزی از کوین کلی شنیدم که خیلی جالب بود اینکه اگر ۱۰۰۰ نفر تو را کامل بشناسن یا بگیم fan یا طرفدار تو باشن میشه گفت تو فرد موفقی هستی.
البته حتماً این ۱۰۰۰ نفر یا تعداد فالورها و دنبالکنندههای شبکههای اجتماعی فرق داره چون باید خیلی عمیقتر باشه.
در مورد تحلیل محتوایی اجازه بده یکم الان درگیرم.