قصد دارید سایت راه اندازی کنید؟
یا فروشگاه اینترنتی برپا کنید؟
یا یک وبلاگ آموزشی راه بیاندازید؟
اگر تصمیم گرفتید در “فضای وب” فعالیت کنید به چه سوالاتی فکر میکنید؟
شاید سوالات زیر قابل طرح باشند:
1- آیا کسب و کار ما نیاز به تولید محتوای زیادی دارد؟ بعضی کسب و کارها نیاز به تولید محتوا انبوه دارند و اگر برای به طور منظم برای آنها محتوای تولید نشوند از رقبای خود عقب میافتند. مثلاً سایت های خبری را در نظر بگیرید که یک روز اگر محتوا تولید نکنند اعتبار خود را از دست میدهند. پشت اینها یک تیم بزرگ تولید محتوا وجود دارد که هر روز محتوای جدید به سایت اضافه میکنند. ولی بعضی کسب و کارها نیازی به تولید محتوای زیاد ندارند مثل سایت فروش شارژ.
2- آیا نیاز به محتوای سبز داریم؟ محتوای سبز یعنی محتوایی که تاریخ مصرف ندارد و برای ماه ها قابل استفاده است. مثلاً سایتی که اشعار فارسی منتشر میکند (مثل گنجور یا شعرنو) ممکن مطالبش هیچ وقت کهنه نشود چون شعر همیشه خواندنی است. ولی یک سایت خبرهای تکنولوژی را در نظر بگیرید ممکن است این سایت یک سال دیگر مطالبش قابل استفاده نباشد چون آنقدر تغرییات تکنولوژی زیاد است که محتوای مرتبط با آن تغییر میکند و منقضی میشود.
3- آیا کسب و کار ما برندپذیر است؟ بعضی کسب و کارها هستند که برندسازی ارزشی برای آن ها ایجاد نمیکنند چون مردم هیچ وقت هنگام استفاده به برند آنها اهمیت نمیدهند. مثلاً در دنیای فیزیکی کسی به برند آب معدنی توجه میکند؟ در فضای اینترنت هم همین طور است. بعضی سایتها و کسب و کارها نوع خدماتشان جوری هست که اصلاً نمیشود برای آن برند ساخت و اگر هم برندسازی کنیم بیارزش است. مثلاً فرض کنید شما کسب و کاری دارید که چرثقیل خودرو به صورت آنلاین کرایه می دهد چون یک مشتری ممکن حداکثر یک بار در سال از خدمات ما استفاده کند اصلاً برندسازی مقرون به صرفه نیست. اگر هم مشتری نام و برند ما ببیند تا مراجعه بعدی از خاطر خواهد رفت. منظورم این است که وقتی خدمات سایت با فاصله زمانی بسیار استفاده میشود دلیلی ندارد برندسازی کنیم. شاید فقط مشتری در آن لحظه ما را در گوگل جستجو میکند که یک خدمت بگیرید و برود. مثل کسی که دنبال بکسل کردن ماشین خودش هست برایش مهم نیست که از چه کسی و چه سایتی خدمات دریافت کند همین که تنها یک جرثقیل کار او را راه بیاندازد کافی است.
4- آیا موبایل محور است یا دسکتاپ محور؟ واقعیت اینکه اگر کسب و کار ما بیشتر روی موبایل قابل دستیابی و قابل رجوع مردم هست با زمانی که مردم از روی دسکتاپ سایت ما را میبینند بسیار فرق میکنند. کاربران موبایل اصلاً حوصله خواندن چیزی را ندارند و عملاً تولید محتوا برای کسب و کارهایی که روی موبایل قابل استفاده هستند بسیار ضعیف و غیراثربخش میشود. اندازه صفحه نمایش موبایل و حواسپرتی هنگام استفاده از گوشی موبایل باعث میشود کاربر دقیقاً نتواند کل محتوای ما را بخواند به همین خاطر اگر قصد داریم محتوای ما کاملاً توسط مخاطب خوانده شود باید به سمت دسکتاپ حرکت کنیم. مثلاً فرض کنید شما یک سایت آموزشی مثل متمم دارید اصلاً این نوع کسب و کار روی موبایل جواب نمیدهد و باید استراتژی شما بیشتر برای دسکتاپ باشد. به همین خاطر اگر فکر میکنید برای موفقیت کسب و کار خودتان باید کاربر محتوای شما را کامل مطالعه کند سعی کنید طوری برنامه ریزی کنید که کاربران دسکتاپ بیشتر از کاربران موبایل باشد. وقتی کاربر شما در کوه و بیابان و خیابان و داخل ماشین و با عجله از سایت شما دیدن کند دیگر حوصله ندارد متن بخواند شاید فقط دنبال یک آدرس یا شماره تلفن است که پیدا کند و زنگ بزند. ولی وقتی شما یک سایت آموزشی دارید کاربر ممکن است شب ها در سکوت پشت لپ تاپ بشیند و آن را با دقت مطالعه کند. پس سبک این دو کسب و کار فرق میکند.
از یک جنبه دیگر هم میشود به این قضیه نگاه کرد که آیا کسب و کار شما نیاز به قدرت توجه زیاد دارد یا نه؟ اگر کارتان طوری هست که نیاز به تمرکز و توجه کاربر دارد نمیشود این هدف را روی موبایل تامین کرد.
5- آیا برای همه مردم است یا قشر خاصی از مردم؟: آیا محتوایی که تولید میکنیم برای همه اقشار جامعه است یا برای یک گروه خاص از جامعه. مثلاً سایت های زرد یا خبری را در نظر بگیرید. محتوای آنها طوری طراحی میشود که برای همه قابل استفاده باشد و همه افراد جامعه به آنها مراجعه کنند ولی ممکن سایت دیگری تنها روی قشر برنامه نویس یا طراح سایت تمرکز کند. به همین خاطر قبل از شروع کسب و کار فکر کنید که قرار است همه 80 میلیون ایرانی کاربر سایت شما باشند یا نه یک بخش کوچک و خاص جامعه
6- آیا سایت شما تجاری است یا آموزشی؟: این تفکیک از خودم است. من بسیاری از کسب و کارها را تجاری می دانم یعنی طوری طراحی شدند که کاربر چیزی از آنها بخرد و کاربر با یک نیاز فوری به آن ها مراجعه میکند مثلا من وقتی به دیجی کالا مراجعه میکنم احتمالاً قصد خرید یک محصول را دارم نوع محتوای سایت هم طوری است که نیاز من را تامین کند. مثلاً اطلاعاتی در مورد محصول نوشته یا مشخصات سایر برندها را نمایش میدهد. ولی بعضی کسب و کارهای اینترنتی وجود دارد که مخاطب خیلی دنبال نیاز تجاری نیست. آمده که شاید چیزی یاد بگیرید. به همین خاطر نوع و کمیت محتوا در سایت های آموزشی بسیار متفاوت از سایت های تجاری است. البته همیشه گفته میشود در کنار فروش خدمات یا محصول مطالب آموزشی داشته باشید ولی حداقل من کمتر در ایران دیدم که این اتفاق بیافتد.
سلام
سوالی داشتم و اون اینکه من یک سایت آموزشی در دست راه اندازی دارم. از طرفی وبلاگ نویسی به شکل شما و دوستان متممی را بسیار می پسندم نمیدانم این دوتا را میتوان با هم تجمیع کرد یا هر کدام رو جدا باید پیش ببرم ممنون میشم جواب بدین
اگر نظر من را بخواهید روی یکی تمرکز کنید خیلی بهتر است.
مثلاً وبلاگ شخصی را راه اندازی کنید و وقتی به رشد و بلوغ رسید سایت آموزشی را هم در کنارش ادامه دهید.
همه چیز به منابع شما بستگی دارد ولی چرخاندن یک وبلاگ شخصی هم انرژی و زمان زیادی از شما میگیرد.
اگر قصد درآمدزایی با وبلاگ شخصی داشته باشید شاید وبلاگ جای خوبی نباشد و سایت آموزشی مناسبتر باشد
در آخر هم اشاره کنم که مسائل فنی مثل راه اندازی سایت یا انتخاب دامنه یا انتخاب CMS یا سرعت سایت همه مسائل پیش پا افتاده و بیارزش است. رمز موفقیت یک سایت تولید محتوا خوب و داشتن استراتژی محتوا است. خودتان را خیلی درگیر طراحی سایت و مسائل فنی سایت نکنید و سریع از آنها بگذرید و به تولید محتوا برسید.
ممنونم که خیلی زود حواب دادین من سایتم رو راه انداختم و چند مقاله توش منتشر کردم اما بعد از آشنا شدن با وبلاگ شما و دوستان متممی این نوع نوشتن رو خیلی با روحیات خودم هماهنگ دیدم. قصد من از سایت علاوه بر اهداف مالی، یادگیری و رشد فردی بود که به نظرم وبلاگ در این راستا بیشتر میتونه به من کمک بکنه چون شاید در سایت فقط کارم بازاریابی اطلاعات بود اما در وبلاگ حس میکنم که افکار و دانسته های خودم رو میتونم برون ریزی کنم. نمیدونم چقدر موافقید با این نظرم؟
و مسله دیگه اینکه اگر با کارخانه تولید اطلاعات و مدرسه استادی و کارهایی از این قبیل آشنایید نظرتون رو راجبشون می خاستم بدونم؟ البته شاید جواب شما را با توجه به نوشته هایتان بدانم اما می خواهم بیشتر توضیح بدین؟
سلام علی
به نظر تو سایت های فروشگاهی که نمایندگی چند برند را دارند مثلا یک سایت فروش کفش اسپرت به طور تخصصی مثلا کفش آدیداس و سالمون که عنوان شکیلی را هم روی خود گذاشته باشند نیاز به برند شدن دارند؟
به نظرم خیلی مهمه چون کسی که میخواد محصول برند بخره باید مطمئنا باشه که جنسش اصلی هست یا تقلبی. این اعتماد چطور باید ایجاد بشه؟ غیر از برندسازی نمیشه. همین امروز هم علت اینکه که خیلیها از دیجیکالا خرید میکنن اینه که احساس میکنن دیجیکالا جنس اصل و غیرتقلبی براشون میفرسته به همین خاطر خیالشون راحته.
به نظرم هر جا مشتری روی کیفیت حساس باشه احتمالاً برندسازی بیشتر احساس میشه.